مسلم در بزنگاههای امروزی چه میکرد؟
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۶۳۸۶۸
«مسلم سفیر امام حسین علیهالسلام در کوفه و یار مورد اطمینان امام بود. سفیری که هجده هزار نفر با او بیعت کردند. اما این بیعتها دوام چندانی نداشت. عبید الله با تهدید و تطمیع مردم، سران قبایل را از کنار او پراکنده ساخت و مسلم تنها شد.کوچههای بزرگ کوفه به قدر منزلگاه کوچکی برای مسلم میزبان نداشت. فرستاده امام حسین«ع»، مهمانی که با چندین هزار نامه فراخوانده شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصه غریبی مسلم را بارها و بارها میان روضهها شنیدهایم و اشک ریختهایم. اما مسلم و غریبیاش مسلم و آنچه در کوفه اتفاق افتاد فقط روضهای برای خواندن و اشک ریختن نیست. مسلم قدم به قدم از مدینه تا کوفه درس و سرمشقی است برای زندگیهای امروزمان. سرمشقی که حجت الاسلام «غلامرضا کبیری» استاد دانشگاه و مدیر موسسه فرهنگی بصائر گره از آن میگشاید و برایمان یادآور میشود.
مسلمها را تنها نگذاریم!
اگر مردم مسلم را تنها نمیگذاشتند. اگر پای بیعتشان میماندند و به زر و سیم سفیر امام را نمیفروختند کربلا هم اتفاق نمیافتاد. اما این اگرها فقط برای حسرت خوردن و اشک ریختن نیستند. درس تاریخ است. برای آنکه مسلمها را تنها نگذاریم. حجت الاسلام «غلامرضا کبیری» میگوید:«جناب مسلم بن عقیل به مرحلهای از معنویت رسیده بود که مورد اطمینان و اعتماد امام زمانش قرار گرفته بود. در بحث سیاسی پشتوانه رهبر نیروهای مورد اعتماد او هستند. مسلم مورد اعتماد کامل امام حسین علیه السلام قرار گرفت و از طرف او به عنوان سفیر فرستاده شد به گونه ای که حرف مسلم حرف امام بود اگر مردم با مسلم بیعت میکردند انگار با امام زمان شان بیعت میکردند. مقام معظم رهبری نیز سفیر عام امام زمان«عج» است. همانطور که مسلم بن عقیل نقش آماده سازی کوفه برای آمدن امام حسین علیه السلام را داشت تا با آمدن امام مردم از ایشان حمایت کنند. نقش امروز مقام معظم رهبری، آماده سازی مردم ایران و جهان برای ظهور امام زمان«عج» و تشکیل حکومت اسلامی جهانی است. چیزی که در زندگی امروز ما اهمیت دارد این است که مسلم زمانهمان را تنها نگذاریم. همه زیر پرچم و تحت لوای ولیفقیه جمع شویم و اعلام آمادگی کنیم تا آن وعده الهی آمدنش موثر باشد.»
السَلامُ عَلیکَ یا مُسلِم بن عَقیل یا سَفِیر الحُسین(علیه السلام)
نکند ما اهل کوفه باشیم؟!
البته تمام روضه، حرف مسلم و تنهاییاش نیست. باید در این تاریخ کنکاش کرد و دید مردم کوفه کجا قدم اشتباه گذاشتند. آنها که مشتاق آمدن امام حسین علیهالسلام بودند آنها که خود برای امام دعوتنامه فرستادند چرا در کربلا مقابلش ایستادند و برخی لباس سپاه دشمن را به تن کردند. آنجاست که آدمی به خودش میآید و تلنگر میخورد که نکند ما اهل کوفه باشیم و امام زمانمان را تنها بگذاریم. نکند پای پیمانمان محکم نباشیم و دعاهایی که برای ظهور میکنیم حکم همان دعوتنامههای بیسرانجام را داشته باشد.
حجتالاسلام کبیری میگوید:«درس بزرگ تاریخ در ماجرای کوفه، سرانجام نافرمانی و عدم حمایت ادامه دار مردم کوفه از مسلم بن عقیل بود. در ابتدای ورود جناب مسلم بن عقیل به کوفه همه بزرگان با او بیعت کردند اما در شرایط سخت پشت مسلم را خالی کردند و این بیعت ادامه دار نشد. عهد شکنی کردند و در نیمه راه و سختی امام حسین «ع» را رها کردند. دنیازده شدند و خودشان را به زر و سیم فروختند. باید از این اشتباه تاریخی عبرت بگیریم و آن را تکرار نکنیم. یعنی وقتی با سفیر امام زمان «عج» بیعت کردیم. از ایشان حرف شنوی داشته باشیم و به پای این بیعت تا لحظه آخر بایستیم. چون همانطور که میدانید تنها مشکل ظهور آماده نبودن مردم است. مثل قیام امام حسین علیهالسلام که اگر آمادگی مردم حفظ میشد نتیجه دیگری داشت.»
بهانهها را از زندگیتان حذف کنید تا در دام دنیا نیفتید!
مردم کوفه، آن روزها برای خودشان بهانههای خوش رنگ و لعابی داشتند. بهانههایی که در زندگی همهمان هست و گاهی پایمان را در دام دنیا بند میکند. تصور کنید امروز حقی را میدانید و اگر از آن حمایت کنید شغل و جایگاهتان را از دست میدهید. چه کار میکنید باز سرسختانه پای آن حق میایستید و به پشتوانه آن کارتان را از دست میدهید یا زندگی و سختیهایش را بهانه میکنید و دنیا را به آخرتتان میفروشید؟! در حساب و کتاب مردم کوفه دنیا برایشان سنگینتر و عزیزتر از آخرت بود. مشکلات دنیوی برایشان اهمیت بیشتری داشت. زر و سیم و مال بیشتر، جایگاه بالاتر را ترجیح میدادند به آخرت آباد. به خاطر همین بهانهها هم مسلم و امام حسین علیهالسلام را تنها گذاشتند. حواسمان باشد پای حق ایستادن را از همین حالا تمرین کنیم. بهانهها حالا هرچه که باشند از زندگیمان حذف کنیم. چون به گفته این حجتالاسلام زمانی قیامها به ثمر مینشینند و امام حسین«ع»ها به قتلگاه کشیده نمیشوند که این بهانهها و جاهطلبیها وصله به پایمان نباشند.
بهانههایی در زندگی همهمان هست و گاهی پایمان را در دام دنیا بند میکند.
حواستان باشد مو لای درز حساب و کتابتان نرود!
حجت الاسلام کبیری با اشاره به مراقب شدید از حلال بودن مال میگوید:« یکی از دلایلی که مردم در کوفه مسلم را تنها گذاشتند. با اینکه میدانستند سفیر امام است به او پناه ندادند و او را تا بالای دارالاماره بردند تاثیر لقمه حرام بر دلهایشان بود.»
البته این تاثیر مال حرام در جای جای قصه کربلا دیده میشود. روز عاشورا وقتی سپاهیان امام حسین علیهالسلام و «عمر بن سعد»مقابل هم قرار گرفتند. امام(علیه السلام) در برابر سپاه کوفه ایستاد و از آنها خواست که ساکت شوند، ولی آنان نپذیرفتند! امام به آنها فرمود:«شما از دستور من سرپیچی میکنید و به سخنانم گوش فرا نمیدهید، چرا که هدایای شما [جوایزی که برای کشتن من گرفتید] تنها از راه حرام بوده و شکم هایتان از حرام پر شده است، و خداوند بر دل های شما مُهر زده است.» همین جملات آخر اباعبدالله تاثیر لقمه حرام را بر زندگی به خوبی به تصویر میکشد. آثار خوردن غذای حرام غیر قابل انکار است. غذای حرام قلب را تاریک و روح را ظلمانی میکند و فضائل اخلاقی را ضعیف میسازد. لقمههای حرامِ یاران یزید (که به اصطلاح مسلمان نیز بودند) باعث شد که امام معصوم (علیهالسلام) و فرزندان او را تشنه به شهادت برسانند و خانوادهاش را به اسارت بگیرند و برای این اقدام جشن و پایکوبی به راه بیاندازند. سرمشق دیگر زندگی مسلم برای زندگیمان همین است که حواسمان باشد مو لای درز حساب و کتابمان نرود تا قلبمان مسیر هدایت را گم نکند!
جایی که نباید همرنگ جماعت شد!
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی در جمعی قرار میگیرید که اکثریت آن جمع مخالف افکار و اعتقاداتتان هستند. از ترس تنها نماندن و انگشتنما نشدن در آن جمع سعی میکنید سکوت کنید و ترجیح میدهید از ارزشهایتان دفاع نکنید تا ترد نشوید. اما این دفاع سرسختانه از اعتقادات و پاینبدی به امام زمان در همه شرایط یکی دیگر از آموزههای زندگی مسلم است. حجت الاسلام «غلامرضا کبیری»میگوید:«مسلم چه در زمانی که مردم کوفه با او بیعت کردند چه زمانی که بیعت شکستند و مقابل او قرار گرفتند.ذره ای در اراده و ارادتش نسبت به امام حسین علیهالسلام کم نشد. تا آخرین لحظه در عین تنهایی از امام زمانش دفاع کرد و حتی بخاطر دفاع از امام زمانش خونش ریخته شد. در زندگی امروز ما هم اطاعت از فرامین الهی نباید تحت تاثیرحضور دیگران قرار بگیرد.یعنی اگر جمع مخالف ما بود از آرمانهای امام زمانمان عقب نکشیم. سید احمد خمینی خاطرهای از پدر بزرگوارشان نقل میکنند و میگویند: مردم در لحظه ورود امام که برای سخنرانی آماده میشدند شعار درود بر خمینی سر میدادند. امام رو کرد به من و گفت: سیداحمد اگر همه این مردم بگویند مرگ بر خمینی! هیچ تاثیری در انگیزه و راهی که من انتخاب کردم نخواهد داشت. شاید بتوان گفت بزرگترین درس زندگی مسلم بن عقیل این است که اطاعت از امام زمان«عج» و رهبری را مقید به بود و نبود افراد نکنیم. اگر با امام زمان بیعت کردیم و به خدا ایمان آوردیم چه مردم پشت ما باشند و چه مخالف ما باشند باید پای دین و حمایت آن بایستیم. امام حسین علیهالسلام نیز این درس را در دعای عرفه به ما میدهند آنجا که میفرمایند خدایا اگر تمام دنیا با من باشند اما تو نباشی من تنها هستم. اگر تو باشی و هیچکس با من نباشد همه با من هستند.» دینمان را وابسته به بهبه و چهچه ها نکنیم ما نسل امان حسینی هستیم که وقتی یک سپاه بزرگ مخالفش بود با 72 نفر راه حقش را پیمود. در مسیر پیمودن دین، تعداد مهم نیست. راه حق و درست اهمیت دارد.»
دینمان را وابسته به بهبه و چهچه ها نکنیم ما نسل امان حسینی هستیم
دینی که فقط برای روزهای خوش نیست!
گاهی پیش میآید که وقتی مصیبتی بر ما میرسد و در دستاندازهای زندگی قرار میگیریم. اهلبیت و امام زمان«عج» را فراموش میکنیم و به تعبیر خودمان دلگیر میشویم که چرا مبتلا به روزهای سخت شدیم و به زبان خودمان میگوییم«چرا امام زمان عج حواسش به ما نبوده؟» اما زندگی مسلم در یک نگاه درس دیگری را به ما میدهد آن هم اینکه دین و پایبندی به امام زمان«عج» فقط برای روزهای سخت نیست! حجتالسلام کبیری میگوید:« مسلم روزی که با احترام مردم کوفه با او رفتار کردند و با او بیعت کردند پای امام زمانش ایستاد. روزی هم که مردم او را تنها گذاشتند و شرایط سختی را در کوفه تجربه کرد و غریب ماند و غریب به شهادت رسید باز ذرهای از پایبندیاش به امام زمان کم نشد.»
تمام لطف روضه و تاثیرگذاری اش به آن است که با معرفت و بصیرت به آن گوش داد و برای آن اشک ریخت. اشکهایی که پایههای محکم حکومت امام زمان «عج» باشد. روضه مسلم و غریبیاش پر است از این درسها و آنچه گفته شد بخش کوچکی از آن دریای بیانتهاست.
زینب نادعلی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: محرم کوفه عاشورا امام حسین علیه السلام امام زمان عج مسلم بن عقیل حجت الاسلام امام حسین ع امام زمانش زندگی مسلم سفیر امام مردم کوفه بهانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۶۳۸۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام صادق(ع) در مناظرات آموزگار اخلاق و ادب بودند
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه- عصمت علی آبادی: امروز ۲۵ شوال سالروز شهادت صادق آل محمد (ص) رئیس مذهب شیعه جعفری است. امام جعفر صادق علیهالسلام در سن ۳۱ سالگی به امامت رسید و مدت امامت آن حضرت ۳۴ سال و طول عمر ایشان ۶۵ سال بوده است. امامت امام صادق (ع) همزمان با سالهای پایانی حکومت امویان و سالهای آغازین حکومت عباسیان بود. از آنجا که حکومت بنی امیه در این سالها رو به ضعف و سقوط میرفت و بنی عباس نیز استقرار پیدا ننموده بودند و در ابتدای حکومت خود منش سرکوب را نداشتند، به امام صادق علیهالسلام فرصتی دست داد که نهضت علمی و فرهنگی بزرگی را شروع نماید و پایههای علمی مکتب شیعه را محکم کند.
حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار مهر، اظهار داشت: در اصول و تعالیم دینی ما نقش رهبر، امام و مقتدا به عنوان نقش تأثیرگذار و تعیین کننده میتواند در فرایند سعادت انسانها تأثیر بسزایی داشته باشد. وجود مقدس امام صادق (ع) به عنوان رئیس مذهب شیعه در حقیقت چهره و شخصیتی است که در ابعاد مختلف علمی و رشتههای گوناگون دانش به خصوص در فقه، اصول و کلام سرآمد همه دانشمندان و فقهای زمان خود و همیشه تاریخ بوده است، امام صادق (ع) با منظومه فکری که در بین امت اسلام ایجاد کردند در حقیقت روش فهم آیات قرآن و دریافت حقیقت سخنان پیامبر (ص) و همچنین روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به تاریخ امت اسلام معرفی کردند و آموزش دادند. وجود مقدس امام صادق (ع) در مدیریت جامعه همواره به مقامات و مناصبی توجه داشتند که در ایجاد آرامش و امنیت فکری در جامعه نقش بسیار تأثیرگذاری داشته است. به عنوان مثال جایگاه معلمی از نظر امام صادق (ع) بسیار ویژه است. وقتی که امام صادق (ع) یکی از فرزندان خود را به دست معلم و آموزگاری سپردند که در خصوص مسائل دینی تعلیم داشته باشد، یکی از اساتید نزد امام صادق (ع) آمدند و فرمودند که فرزند شما توانسته است سوره توحید را از حفظ بخواند، امام صادق (ع) فرمودند اگر دهان این معلم را پر از طلا و جواهر کنیم کم است؛ زیرا توانسته است در رشد و تربیت یک انسان تأثیر بسزایی داشته باشد.
وی در خصوص نقش حاکم و قاضی اظهار داشت: امام صادق (ع) برای جامعه اسلامی با برنامهریزی و برای آینده سلامت فکری و روحی مردم حکام خاصی را تعیین میکردند، تعیین قاضی و حاکم از جانب حضرت با وجود اینکه حضرت در شرایط تقیه و در محاصره مأموران بنیعباس بودند این کار عبث و بیهودهای نبوده است اگرچه شاید آن قاضی به خاطر مأموران بنیعباس نمیتوانست در مسند قضاوت ایفای نقش کند اما امام صادق (ع) آینده جامع اسلامی را میدیدند و بر همین اساس خود را موظف میدیدند که برای مردم قاضی یا حاکمی را تعیین کنند که در بزنگاهها شیوه تشکیل حکومت اسلامی را نشان دهد. این نکته بسیار مهمی است که آن حضرت با انتخابگری خود شرایط قاضی و حاکم را به مردم معرفی میکردند تا مردم بدانند چه کسی میتواند به عنوان حاکم یا قاضی در جامعه ایفای نقش کند.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره جایگاه علمی حضرت گفت: آوازه علم و دانش امام صادق (ع) در بین مردم چنان گسترده شده بود که از همه طوایف برای استفاده از علم ایشان به حضرت مراجعه میکردند حتی از رهبران سایر مذاهب اسلامی افرادی همچون ابوحنیفه، مالک ابن انس، احمد ابن حنبل شاگرد امام صادق بودند و ایشان را معتبرترین و موثقترین انسانها میخوانند. مالک ابن انس میگوید من در علم، عبادت و پارسایی بهتر از امام صادق (ع) را هرگز ندیدم و هرگز گوش من به کسی که با فضیلتتر از جعفر بن محمد باشد سخنی نشنیده است یا ابوحنیفه در یکی از سخنان خود میگوید که امام صادق آگاهترین مردم نسبت به مسائل فقه، معضلات و مشکلات و علوم مختلف هر زمان است. سپس میگوید اگر دو سال شاگردی من در محضر امام صادق (ع) نبود هر آینه من هلاک شده بودم. آوازه علم امام صادق (ع) چنان وسیع و گسترده بود که دشمنان امام صادق او را وارث پیامبر میخواندند و مجبور میشدند در برابر مردم احترام ویژهای به ایشان داشته باشند؛ لذا در میان شیعیان مذهب شیعه با فقه امام صادق شناخته میشود. ما را جعفری میگویند به این علت که عمده روایات فقهی که به دست ما رسیده است از وجود امام صادق (ع) بوده است؛ دلیل هم این بوده که در گذر حکومت از بنی امیه به بنی عباس و واسپاری آن فرصت بسیار ارزشمندی ایجاد شد که امام صادق با باز کردن درب منزل خود بیش از ۴ هزار شاگرد را در رشتههای مختلف پرورش دادند و توانستند شاگردان مبرزی را در علوم مختلف تربیت کنند.
علم الهدی در زمینه صفات اخلاقی امام صادق (ع) عنوان کرد: در صفات اخلاقی سرآمد همه انسانهای زمان خود و پس از آن بودند، علم، تقوا، اخلاص، دوراندیشی عقل، خدمت به مردم، ایثارگری، دراز کردن دست برای گرفتن دستهای افتاده و رفع نیازهای مردم از ویژگیها و خصایص اخلاقی آن حضرت بوده است و آن حضرت را نسبت به سایر افراد ممتاز میکرده است لذا کلاس درس امام صادق (ع) صرفاً کلاس درس نبوده است در کنار درس آموزش اخلاق و معرفت در سرلوحه سخنان و فرمایشات امام صادق (ع) وجود داشته است. امام صادق (ع) مناظرات بسیار زیادی را با رؤسای سایر مذاهب انجام دادند اما در کنار این مناظرات آموزگار اخلاق و ادب برای تمام حضار اعم از موافقان و مخالفان خود بودند. هر کس که امام صادق را میدید مجذوب اخلاق ایشان میشد. هر کس منطق ایشان را در فقه، اصول، رجال، کلام، تفسیر، پزشکی، شیمی، فیزیک وسلیر علوم مشاهده میکرد مجذوب ژرفای معلومات آن حضرت میشد؛ لذا حضرت شاگردانی را در همه علوم داشتند در کنار مباحثی که مطرح میشود که آن حضرت در فقه اصول طب نجوم زیست شناسی رجال کلام و سایر علوم شاگردان مبرزی را تربیت کردند.
وی افزود: زمان حیات امام صادق (ع) عصر ظهور فرقه و مذاهب الحادی بوده است، شبهات زیادی بر علیه اسلام و قرآن توسط فرقهها و مذاهب الحادی تولید و در میان مردم رواج پیدا میکرد، امام صادق (ع) مبارزه با انحرافات و شبه افکنیها را در سرلوحه کار فرهنگی خود قرار دادند، ملحدان و خدا گریزان در دوره امام صادق (ع) فعالیت وسیع و گستردهای را داشتند نمونه آنها مثل ابن ابی العوجا، ابوشاکر دیصانی، ابن مقفع، ابن طالوت، افراد تأثیرگذاری در جامعه آن زمان بودند که امام صادق (ع) همچون سدی استوار مقابل شبهات این افراد ضدمذهب میایستادند و اجازه نمیدادند افکار مسموم آنها در میان جامعه پخش شود؛ لذا در عصر امام صادق فرقههایی مثل زیدیه و کیسانیه مجال بروز و ظهور پیدا کردند اما امام صادق (ع) با مناظراتی که با رؤسای زیدیه و کیسانیه کردند توانستند عده زیادی از آنها را به راه راست برگردانند. با غالیان و افرادی که اندیشههای غلو و افراطی داشتند حتی در میان افراطیان منتسب به مذهب شیعه؛ امام صادق (ع) با منطق و برهان با آنها مناظره و آنها را مجذوب منطق و استدلالهای خود میکردند. در کنار اینگونه کارهای کلامی که آن حضرت انجام میدادند بخش عمدهای از فرصتهای علمی امام صادق (ع) صرف حل مسائل فقهی میشد، همه فقهای چهارگانه مذاهب اسلامی شافعیها، حنفی ها، مالکیها، همه خود را مدیون امام صادق (ع) میدانستند. ابوحنیفه میگوید اگر جعفر بن محمد (ص) نبود مردم به مناسک حج آگاه نمیشدند، گویا چه او امام صادق (ع) را مجری و اجرا کننده احکام حج معرفی میکردند.
این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: امام صادق (ع) روش اجتهاد و شیوه استنباط در احکام دین را به یاران خود آموزش میدادند، یکی از شاگردان او به نام عبدالاعلی بن یزید کلبی به محضر امام صادق (ع) وارد شد و از ایشان درباره مسح بر محل زخم در وضو یا همان وضوی جبیره را سوال کرد امام صادق علیه السلام وضو گرفتن را به او آموزش دادند، درباره حج و مسائل متفاوتی که در ابواب مختلف قضا، جهاد، شهادت، تجارت، مسائل طهارت و نجاست همه در حقیقت بخشی از فعالیتهای علمی و فقهی آن حضرت است که امروز امت اسلام از بیانات آن حضرت بهرهبرداری و استفاده میکنند. امام صادق (ع) در کنار فقه و اصول روش اجتهاد را به شاگردان خود آموزش دادند، به عنوان مثال در آموزش استصحاب روایاتی که به ما رسیده است عمده از امام صادق (ع) بوده است، در باب برائت مباحث بسیار عمیق و وسیعی داریم که امروز فقهای ما با استناد به فرمایشات امام صادق قواعد و اصول عملیه را برای استنباط احکام شرعی از آن استفاده میکنند، فرمایشات امام صادق (ع) در حقیقت یک پیام بسیار ارزشمندی را برای فقها و مجتهدان به ارمغان داشت که باب علم را برای امت اسلام باز میکرد لذا فقه شیعه و جعفری پویا است و باب علم را منسد نمیداند همانگونه که اهل سنت باب فقه و علم و مسائل مستحدثه را منسد میبینند و میگویند چون ما نمیتوانیم استنباط کنیم پناه به قیاس و… میبرند اما فرمایشات امام صادق (ع) در اصول به عنوان ابزار استنباط در اختیار فقهای ما قرار داده است باب علم را به روی انسانها باز میکند و اجازه میدهد که یک فقیه استنباط کند و تنقیح مناط داشته باشد و در مسائل مستحدثه به عنوان حکم ظاهری فتوایی را به مکلفان ارائه نماید.
وی گفت: وقتی در فقه جعفری استنباط باب احکام را مفتوح دیدیم آن زمان هر فقیهی میتواند در ارتباط با مسائل مستحدثه نوآوری داشته و احکام جدیدی را پدید بیاورد وقتی باب استنباط مفتوح باشد محدودیتی برای استنباطات یک فقیه ایجاد نمیشود. به تعبیر دیگر هر فقیهی برای خود رسالتی میبیند که در حقیقت اگر در علم و دانش او ابهامی وجود داشته باشد آنها را برطرف کند، امام صادق (ع) حتی در زمان خود به شاگردان خود توصیه میکردند که وقتی دسترسی به امام معصوم ندارید خود احکام را استنباط کنید و بر مبنای نظر خود عمل و استنباطهای خود را به دیگران هم منتقل کنید. ایشان به دیگران هم اجازه داده بودند که اگر آنها هم به امام معصوم دسترسی ندارند به فقیهانی که به این توانمندی استنباط رسیده بودند مراجعه کنند و از آنها فتوا بگیرند و عمل کنند و در یک مسیر بسته باقی نمانند. اجازهای که امام صادق (ع) به فقهای زمان خود دادند در حقیقت فقه شیعه را از بنبست خارج کرد و فقه شیعه را در زمان و مکان شناور قرار داد، شخصی نزد امام صادق (ع) آمد و گفت من داشتم میرفتم زمین میخوردم ناخن من از دست من جدا شد اکنون دست خود را بستم حالا میخواهم وضو بگیرم چگونه بگیرم امام صادق فرمودند حکم آن را از قرآن و استنباط استفاده کردند آنجا که قرآن میفرماید ما در دین برای شما هیچ حرج و بنبستی قرار ندادیم، بر همان دارویی که بر روی دست خود گذاشتید بر همان مسح کن و وضوی تو درست است. اینجا امام صادق یه قاعده اصلی فقهی را به این آقای سائل آموزش میدهند. حضرت با این قاعده راه استنباط احکام و روانسازی احکام را به این شاگرد خود آموزش میدهند. قاعده فقه شیعه در قرآن وجود دارد که پرکاربرد میشود و فقیه میتواند در همه جا از آن استفاده کند، لذا باب علم در فقه شیعه بسته نیست فقیه میتواند با استنباط و استفاده از آیات و روایات احکام مستثنا را به بهترین شکل استنباط کرده و فتوا بدهد.
کد خبر 6086168